English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5457 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
false work U تکیه گاههای موقت که برای قابل بندی بتن یا داربستهابکار میرود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
beam on elastic supports U تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
roller bandage U نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
abutments U تکیه گاههای انتهائی دیوارهای پشتیبان دیوارههای انتهائی دوطرف پل
soft U نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
softer U نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
softest U نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
backing U رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
prize fighting U درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
write U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
writes U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
movable support U تکیه گاه قابل انتقال
toluene U مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
shifts U محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
shift U محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
shifted U محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
registering U ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registers U ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register U ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
wisha U برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
boring tubes U لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
bathometer U دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
blacktop U موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
fucus U رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
swopping U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swap U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
balbriggan U یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
gasogene U مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
inoculum U مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
aquaplane U قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
hypodermic syringe U کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
flag stones U تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
benchrest U سکو برای تکیه دادن تیرانداز
down U پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
serinette U ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
windlass U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
laniard U طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
windlasses U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
dental floss U نخی که برای پاک کردن فواصل بین دندانهابکار میرود
drier U ترکیباتی از فلزات که برای تسریع در خشک شدن رنگهابکار میرود
bow compass U نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
stop bath U ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
poetaster is pejorative word U شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
dry pack U مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
chucks U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
hundreds and thousands U یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
splint U نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
caliper U نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
gluteus U یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
chucked U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
bock U یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
calliper U نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
froe U ابزاری شبیه گوه که برای شکاف تخته والوار بار میرود
chuck U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
bolstered U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolster U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
coffins U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
langrage U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
leno U یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
vibrators U منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
vibrator U منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
land plaster U صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
coffin U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
langrel U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langridge U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
bolsters U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
monochord U الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
task U ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
tasks U ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
registers U تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
register U تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
registering U تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
characters U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
scratches U فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratched U فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
intermediate U فضای موقت حافظه برای موضوعاتی که پردازش می شوند
scratching U فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratch U فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
temporary storage U ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
hyphen U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
opalite U ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
hyphens U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
cooling-off periods U دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
registers U فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
receiver U ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
receivers U ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
cooling off period U دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period U دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
registering U فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
register U فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
prostyle U ایوان پرستش گاههای یونانی که چهار ستون بیشتر نداشت
classifiable U قابل طبقه بندی
scscalable U قابل درجه بندی
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
working U فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
buffer U فضایی موقت ذخیره سازی برای دادهای که منتظر پردازش است
text U ثبات ذخیره سازی کامپیوتر موقت فقط برای حروف متن
workings U فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
texts U ثبات ذخیره سازی کامپیوتر موقت فقط برای حروف متن
amalgam U الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
carbon seal U وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
amalgams U الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
accents U : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accenting U : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
list U فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده
buffer U فضای ذخیره سازی موقت برای اینکه داده وارد یا خارج شود
storage U فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
scratchpad U فضای کاری یا محلی با حافظه سریع برای ذخیره موقت داده جاری
times U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
time U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
suspension of arms U اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
buffer U فضای ذخیره سازی موقت برای داده که در حافظه اصلی خوانده یا نوشته شود
jute U کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
pre fetch U دستورات CPU ذخیره شده در صف کوتاه موقت پیش از پردازش برای افزایش سرعت اجرا
save U محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
saved U محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
saves U محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
buffer U فضای ذخیره سازی موقت برای وسیلهای که دادهای دریافت کرده ولی آماده پردازش نیست
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
protempore U موقت شاغل مقامی بطور موقت
flow diagram U صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flowchart U صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
acrylic lacquer لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
downloadable U نوشتاری که در دیسک ذخیره شده است و قابل ارسال به چاپگر است و نیز ذخیره شدنی در RAM یا حافظه موقت
cooling-off periods U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
check firing U فرمان اتش بس موقت برای بازرسی مانع اتش
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
aluminum wool U رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
direct reading dial U درجه بندی برای قرائت مستقیم
pontoar U نوعی کرجی برای پل بندی کلک
espalier U چوب بندی برای تربیت نهال میوه
kluge U 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
kludge U 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
reseau U شبکه بندی کردن عکس برای انطباق ان با نقشه
Manchester coding U و نیمه دوم برای سیگنال زمان بندی است
cellars U محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
cellar U محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
chevron seal U کاسه نمدی برای اب بندی یکطرفه در سیلندرهای هیدرولیکی یا نیوماتیکی
hold U پاسهای زمان بندی سفکرون برای سیگنال زمانی تلویزیون
holds U پاسهای زمان بندی سفکرون برای سیگنال زمانی تلویزیون
roamer U کالک شبکه بندی شده برای کمک به قرائت مختصات
blowout disc U دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
entrymate U اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی
decking U تخته هائیکه برای قالب بندی دالهای بتنی بکار میروند
It is beyond me. U برای من قابل درک نیست.
pre U دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
pre- U دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
packing U عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
temporary storage U فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
pipelines U زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
pipeline U زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
newsworthy U قابل توجه عامه برای درج درروزنامه
foreground U که نتایج آن برای کاربر قابل دید است
grader U ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
point designation U شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود
microsoft U واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
dead letter box U فایلی برای گرفتن پیامهای غیر قابل ارسال
to go down [in a particular way] with somebody U برای کسی [به سبک ویژه ای] قابل پذیرش بودن
standards U اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
usable U آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است
stirrup pump U تلمبه قابل حمل اب پاشی برای اتش نشانی
standard U اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
checked U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checks U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
i/o U که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
effective U آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است
common U سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
compilations U ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
compilation U ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
commoners U سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
commonest U سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
enumerated type U فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی
messages U نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
message U نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
microwriter U صفحه کلید و نمایش قابل حمل برای تایپ در حین سفر
modem U مودم خودکار که در هر لحظه قابل فراخوانی برای دستیابی به سیستم است .گ
sector U شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
sectors U شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
to pound the filed U غیر قابل عبور کردن ازحصاری که برای دیگران غیرقابل عبوراست
holding anchorage U لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
tabulation U نشانههای نمایش داده شده برای بیان محل توقفهای جدول بندی شده
Recent search history Forum search
1frangible
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1A hero can affect on the people.
1affixation
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com